دسته : -plan پلان
فرمت فایل : word
حجم فایل : 282 KB
تعداد صفحات : 29
بازدیدها : 217
برچسبها : پروژه تحقیق مبانی نظری
مبلغ : 3000 تومان
خرید این فایلكارآفرینی تیرچه وبلوك
قسمتی از متن:
پیشگفتار
كارآفرین فردی است كه ابزار تولید را به منظور ادغام آنها برای تولید محصولات قابل عرضه به بازار، ارائهمیكند (ریچارد كانتیلون R. Cantillon در حدود سال 1730).
ـ كارآفرین عاملی است كه تمامی ابزار تولید را تركیب میكند و مسوولیت ارزش تولیدات، بازیافت كلسرمایهای را كه بكار میگیرد، ارزش دستمزدها، بهره و اجارهای كه میپردازد و همچنین سود حاصل را برعهده میگیرد (جان باتیست سی ( Jean Baptiste Say ) ، اقتصاددان فرانسوی در سال 1803 میلادی).
ـ كارآفرینی پلی است بین جامعه به عنوان یك كل، به ویژه جنبههای غیراقتصادی جامعه و موسساتانتفاعی تاسیس شده برای تمتع از مزیتهای اقتصادی و ارضاء آرزوهای اقتصادی (آرتور كول ( A. Cole )،1946).
ـ كارآفرین فردی است كه تخصص وی تصمیمگیری عقلائی و منطقی درخصوص ایجاد هماهنگی در منابعكمیاب میباشد (كاسون، 1982).
ـ كارآفرینی به عنوان یك تسریعكننده، جرقة رشد و توسعة اقتصادی را فراهم میآورد (ویلكن( Wilken )، 1980)
ـ كارآفرین فردی است كه شركتهای جدیدی را كه سبب ایجاد و رونق شغلهای جدید میشوند، شكلمیدهند (كه چموف ( B - Kirchhoff )، 1994).
ـ رابرات لمب ( R.K .Lamb ) (1902) معتقد بود كه «كارآفرینی یك نوع تصمیمگیری اجتماعی است كهتوسط نوآوران اقتصادی انجام میشود و نقش عمدة كارآفرینان را اجرای فرآیند گستردة ایجاد جوامع محلی،ملی و بینالمللی و یا دگرگون ساختن نمادهای اجتماعی و اقتصادی میدانست.
ـ هربرتون ایوانز ( Herberton G.Evans ) (1957) معتقد بود كه كارآفرین وظیفه تعیین نوع كسب و كارموردنظر را بر عهده داشته و یا آن را میپذیرد.
ـ كارلند ( J.c.carland ) (1984) معتقد است كه كارآفرین فردی است كه جهت دستیابی به سود و رشد،شغلی را به وجود میآورد و مدیریت میكند.
ـ چل ( E.chell ) و هاروث ( J.Haworth ) (1988) در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدهاند كهكارآفرینان افرادی هستند كه قابلیت مشاهده و ارزیابی فرصتهای تجاری، گردآوری منابع مورد نیاز و دستیابیبه ارزیابی حاصل از آن را داشته و میتوانند اقدامات صحیحی را برای رسیدن به موفقیت انجام دهند. ـ پیتردراكر ( P.draker ) (1985) معتقد است، كارآفرین كسی است كه فعالیت اقتصادی كوچك وجدیدی را با سرمایه خود شروع مینماید. ـ ادی ( G.Eddy ) و الم ( k.olm ) (1985) معتقدند كه كارآفرین فردی است كه مایل و قادر بهمخاطرهپذیری است و در عین حال ابزار تولیدی و اعتباری را در هم میآمیزد تا به سود یا اهداف دیگریهمچون قدرت و احترام اجتماعی دست یابد. ـ تراپمان ( J. Torpman ) و مورنینگ استار ( G.Morningstar ) (1989) در كتاب «نظامهایكارآفرینانه» در دهة 1990 مینویس ن د: كارآفرین یعنی تركیب متفكر با مجری، كارآفرین فردی است كه فرصتارائه یك محصول، خدمات، روش و سیاست جدید یا راه تفكری جدید برای یك مشكل قدیمی را مییابد.كارآفرین فردی است كه میخواهد تاثیر اندیشه محصول یا خدمات خود را بر نظام مشاهده كند. ـ جفری تیمونز ( Jeffry Timmons ) (1990) درخصوص كارآفرینی مینویسد: «كارآفرینی خلق و ایجاد بینشی ارزشمند از هیچ است. كارآفرینی فرایند ایجاد و دستیابی به فرصتها و دنبال كردن آنها بدون توجه بهمنابعی است كه در حال حاضر موجود است. كارآفرینی شامل، خلق و توزیع ارزش و منافع بین افراد، گروهها،سازمانها و جامعه میباشد. ـ دیوید مك كران ( D. Mckeran ) و اریك فلانیگان ( E.Flannigan ) (1996) كارآفرینان را افرادینوآور، بافكری متمركز، و به دنبال كسب توفیق و مایل به استفاده از میانبرها میدانند كه كمتر مطابق كتاب كارمیكنند و در نظام اقتصادی، شركتهایی نوآور، سودآور و با رشدی سریع را ایجاد مینمایند. در واقع، هنوز هم تعریف كامل، جامع، مانع و مورد پذیرش همة صاحبنظران ارائه نشده است، لیكن دراین بین تئوری و تعاریف اقتصاددان مشهور اتریشی به نام «جوزف شومپیتر ( Joseph schumpeter ) ازكارآفرینی و نقش كارآفرینان در فرآیند توسعه مورد توافق و ارجاع اكثر محققین در این زمینه است: بر طبق نظر وی كارآفرین نیروی محركة اصلی در توسعة اقتصادی و موتور توسعه میباشد و نقش ویعبارت است از نوآوری یا ایجاد تركیبهای تازه از مواد. شومپیتر مشخصة اصلی كارآفرین را «نوآوری»میدانست و كار یك كارآفرین را «تخریب خلاق» تعریف كرد. وی در كتاب «نظریة اقتصاد پویا» اشاره میكندكه تعادل پویا از طریق نوآوری و كارآفرینی ایجاد میگردد و اینها مشخصة یك اقتصاد سالم هستند.
خرید و دانلود آنی فایل