دسته : -علوم انسانی
فرمت فایل : word
حجم فایل : 97 KB
تعداد صفحات : 160
بازدیدها : 199
برچسبها : دانلود پایان نامه پژوهش پروژه
مبلغ : 4800 تومان
خرید این فایلفصل اول
مقدمه و كلیات
جنگ شناسی یا پولمولوژی با جامعه شناسی جنگ – یعنی شناخت تأثیر جنگ بر جامعه و متقابلاً تأثیر جامعه بر جنگ – متفاوت است. همچنین باید آن را از علم جنگ به مفهومی كه در مراكز نظامی تعلیم می دهند و متخصصان نظامی، فرماندهان و افسران را تربیت می كنند. (ادیبی سده، 1379:8)
پولمولوژی، تركیبی از واژه های یونانی polemos به معنای «جنگ» و logos به معنای «بررسی و شناسایی» است و در شكل كلی می توان ان را «علم جنگ» نامید. پولمولوژی به مطالعة شكل ها، علت ها، نتیجه ها و عملكردهای جنگ به عنوان یك پدیدة اجتماعی می پردازد. (بوتول، 1:1368)
جنگ، بی تردید، شگفت انگیزترین پدیدة اجتماعی است. اگر بنا به گفتة دوركیم جامعه شناسی بیان تاریخ به صورتی دیگر باشد، می توان گفت كه جنگ آفرینندة تاریخ است. در واقع، تاریخ صرفاً با توصیف كردن كشمكش های مسلحانه آغاز شده است و بعید می نماید زمانی برسد كه این پدیده كاملاً از بین برود، زیرا جنگ ها مشخص ترین مبادی تاریخ، و در عین حال، مرزهایی هستند كه مراحل مهم حوادث را از یكدیگر متمایز می كنند. تقریباً نمامی تمدن های معروف بر اثر جنگ از بین رفته اند. همة تمدن های جدید نیز با رخ دادن جنگ پا به عرصة وجود نهاده اند. سیادت هایی كه هر از چندگاه، نوعی جامعة خاص را در صدر جوامع بشری می نشانند، زادة جنگ هستند و مشروعیت خود را از آن ئیم گیرند.
به علاوه، جنگ یكی از عوامل اصلی تقلید جمعی است كه در تغییرات اجتماعی نقش بسیار مهمی ایفا می كنند. جنگ بسته ترین جوامع را وا می دارد تا دیر یا زود دروازه های خود را بگشایند؛ مانند چین، ژاپن یا مراكش در طول قرن اخیر. جنگ احتمالاً نیرومندترین شكل تماس تمدن ها با یكدیگر است. جنگ انزوای روانی را به زور از بین می برد و حتی در نوع پوشش نیز تأثیر می گذارد. از روی برش لباس نظامیان می توان فاتح حقیقی جنگی را كه سال ها پیش درگرفته است تشخیص داد؛ بعد از حكومت ناپلئون، از لباس های نظامی فرانسوی تقلید می كردند، پس از سال 1918 از لباس های نظامی انگلیسی، و امروز از لباس های نظامی امریكایی و روسی تقلید می كنند.
مختصر اینكه جنگ از تمامی شكل های تحولات حیات اجتماعی مهم تر است. جنگ نوعی «تحول شتابان» است. بنابراین، شاید تعجب آور باشد كه چرا تا كنون علمی واقعی به نام «جنگشناسی» یا «پولمولوژی» به وجود نیامده است. به راستی، چرا كمتر محققی به مطالعة عینی ویژگی ها و جنبه های عملكردی جنگ، كه مهم ترین پدیدة اجتماعی است، رغبت نیافته است؟ از نیم قرن پیش تا كنون شاهد افزایش آزمایشگاه هایی هستیم كه به مطالعة تخصصی برروی بیماری های مهلك مانند سرطان، سل، طاعون و تب زرد می پردازد.
تعداد این آزمایشگاه ها مدام در حال افزایش است و باید چنین باشد. اما چرا برای مطالعة جنگ كه به تنهایی بیش از همة بلایا و آفات قربانی گرفته و مصیبت وبه بار آورده است، جتی یك مؤسسة تحقیقاتی تأسیس نشده است؟
ارسطو می گوید كه علم، زادة حیرت است. می توان گفت نخستین چیزی كه مانع مطالعة علمی موقلة جنگ می شود این است كه این پدیده در عین حیرت انگیز بودن، برای ما به قدری عادی است كه به سختی می توانیم از آن شگفت زده شویم. پرودن[1]، نظریه پرداز سوسیالیست فرانسوی می گوید: (هیچ خواننده ای نیاز ندارد به او بگویند كه جنگ از لحاظ فیزیكی یا تجربی چگونه چیزی است. هر كس تصویری از جنگ دارد؛ بعضی به سبب آنكه خود شاهد جنگ بوده اند، جمعی به علت ارتباطات عدیده ای كه با جنگ داشته اند و بسیاری به علت آنكه خود مستقیماً جنگیده اند. بنابراین، ابتدا باید با اسن بداهت كاذب جنگ مبارزه كرد. در این مورد، بداهت ناشی از عادتی روانی است دكه از بچگی در ما به جا مانده است. تمام پسربچه ها دوست دارند از سربازان تقلید و جنگ بازی كنند.»
دومین مانع بر سر راه مطالعة علمی جنگ، این است كه جنگ ظاهراً به طور كامل به ارادة ما بستگی دارد. جنگ آغاز و پایانی دارد و در لحظه ای مشخص با همة تشریفات سیاسی و مذهبی خاص خود شروع می شود. برای جنگ دلایلی برمی شمارند كه از مدت ها پیش از طریق بحث و مشورت تدارك دیده شده اند. به نظر ما، اگر هر جنگی مستقلاً در نظر گرفته شود، ارادی، قابل اجتناب و صرفاً معلول تصمیمی كه از دیرباز سنجیده و پخته شده است، به نظر خواهد رسید.
بی شك این اعتقاد كه جنگها كاملاً ارادی و آگاهانه اند، از مانعی اصلی سرچشمه می گیرد كه بر سر راه مطالعة علمی جنگها قرار دارد. در اینجا سخن از یك «مغالطة حقوقی» به میان می اید. با وجود تكذیب مكرر تاریخ، حقوقدانان هنوز جنگ را از مقوله نزاع میان افراد، مشاجره، دوئل یا كشمكش توأم با فحاشی می دانند. گاهی با نیز به تقلید از قراردادهای حقوقی خصوصی یا قانون جزا، برای پیمان ها، دادگاه ها یا قوانین بین المللی طرح هایی تهیه می كنند. عده ای می خواهند با نوعی آئین، مطابق الگوی قواعد جنگ تن به تن یا مقررات بوكس و فوتبال، برای جنگ مقرراتی تدوین كنند. طرح های حاكمیت نیز تا كنون حاصلی جز بازنویسی حقوق خصوصی، یا حداكثر حقوق خانخانی با تعبیر خاص آن از حكمیت تیولداران در منازعات، مانند دادگاه بارون ها، حاصلی نداشته است.
اگرچه این همه، مسكن هایی آنی هستند و راه حل های موقت اند، هرچه قدر مشروع و قابل درك باشند، مانع اصلی بر سر راه مطالعه علمی جنگ ها به حساب خواهند آمد (بوتول، 1368: 4-2). بدین ترتیب، می توان گفت و صاحبنظران علوم اجتماعی، توجه نسبتاً ناچیزی به مطالعه در بارة جنگ نشان داده اند. (باتومور، 1357: 249)
[1] -Pieere Joseph Prodhon
خرید و دانلود آنی فایل