پژوهش بررسی جن

پژوهش بررسی جن پژوهش بررسی جن

دسته : -علوم انسانی

فرمت فایل : word

حجم فایل : 16 KB

تعداد صفحات : 22

بازدیدها : 201

برچسبها : پروژه تحقیق مبانی نظری

مبلغ : 4000 تومان

خرید این فایل

پژوهش بررسی جن در 22 صفحه ورد قابل ویرایش

پژوهش بررسی جن در 22 صفحه ورد قابل ویرایش 

جن

جن : (بكسراول) این كلمه 22 بار درقرآن مجید آمده است.

جن درعرف قرآن موجودی است با شعور و اراده كه باقتضای طبیعتش از حواس بشر پوشیده می باشد و مانند انسان مكلف و مبعوث درآخرت و مطیع وعاصی و مؤمن و مشرك و ... است، و خلاصه دوش بدوش انسان تنها فرقشان آن است كه انسان محسوس و جن غیرمحسوس است و شاید بعضی فرقهای مختصر هم داشته باشند. جنتة بكسر اول بمعنی جن است «مِن الْجِنَّةِ و النّاسِ» درصحاح و قاموس اسلامی بحث مفصلی درباره جن نگاشته ام و مطلبی از روزنامه اطلاعات درباره جهان ضد ماده نقل كرده‌ام اینكه مقداری از آنرا دراینجا نقل می كنم:

1- جن و انس دو مجود پرارزش «ثقلان» روی زمین اند تأمل درآیات سوره رحمن كه بیشتر از سی بار بصورت «فَبِاّی الاء رَبِّكما تُكذّبانِ» جن و انس را مخاطب قرار داده این مطلب را روشنتر می كند و درآن سوره كه بارها بعد از ذكر نعمت ها وعذابهای دنیا و آخرت آیه فوق تكرار شده مبین آنست كه دنیا و آخرت برای هر دو است دراین باره به آن سوره و معانیش توجه فرمائید و یك سوره درقرآن به نام سوره جن است و كاملان قابل دقت می باشد.

2- جن از آتش (نیرو و حرارت مخصوص) آفریده شده همچنانكه انس بتدریج از خاك «وَلَقدْ خَلْقناَ الاْنسانَ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَاءِ مَسْنونٍ. و الْجانَّ خَلَقناهُ مِنْ قَبْلَ مِنْ نارِ السَّموَمِ» حجر: 27 انسان را از گل خشك، از گل سیاه بدبو و كهنه آفریدیم و جن را پیشتر، از آتش نافذ آفریدیم. «سموم» یعنی نافذ است و جن پیشتر از انسان بوجود آمده است و در آیه دیگر هست «وَخَلَقَ الْجانَّ مِنُ مارِجٍ مِنْ نارٍ» رحمن : 15 جن را از مخلوطی از آتش آفرید «مرجع» بمعنی خلط است. گرچه حقیقت جن را نمی دانیم ولی از آیات میفهمیم كه فی الجمله از نیرو و آتش مجهول آفریده شده است.

3- جن مانند انسان مكلف باعمال است «وَماخَلقْتُ الْجِنَّ وَ الاْنسَ اِلاّ لِیَعبُدونَ» ذاریات : 56 روز قیامت بجن و انس گفته می شود آیا پیامبران نیامدند؟ آیا از این روز بیم ندادند هردو بر كفر خود گواهی دهند «یا مَعْشَرَ الجِنِّ والاْنْسِ اِلَم یأتِكُم رُسلُ مِنْكُم یَقّصونَ عَلَیكُم آیاتی وَ ینُذرونَكُم لِقاءِ یَومِكُم هذا قالوا شَهِدنا علیْ اَنفسِنا و غَرتْهمُ الحَیوةِ الدّنیا و شَهِد و اعلّی انْفسَهم انَّهم كانوا كافِرینَ » انعام : 130 آیه صرح است دراینكه جن مكلف و درپیش خدا مسئول اند و همچون انسان كافر می شوند و پیامبرانی از خود دارند «رُسُلٌ مِنكُم» از مراجعه بسوره جن و آیات 29-32 احقاف و از آیات دیگر بدست میاید و خواهیم گفت كه حضرت رسول نیز برای آنها پیامبر است.

4- گناهكاران و كفار جن همچون انسان ها اهل جهنم اند و در غذاب خواهند بود و «ولَقدْ ذراَنا لِجَهنَّمِ كثیراً مِن الجِّنِ و الانسِ لهُم قلوب لایَفقَهونَ بها... اولئِكَ هُمُ الْغافِلونَ»‌ اعراف: 179 ونظیر آن است دو آیه ذیل «... لاَمْلَئَن جَهَنمّ مِنَ الجًّنةِ واْلناسِ اجْمَعین» هود: 119 «حَقَ اْلقولِ مِنّی الاًْملئن جَهَنمّ مِنَ الجِّنَةِ و النّاسِ اَجْمعینَ» سجده :13.

5- جن همچون انسان میمیرد و از بین میرود و گروهی جای گروهی را می گیرند « حَقَّ عَلیهمَ القُولُ فی اُمَم قَدْخَلَت مِنْ قبلِهِم مِن الجِّنِ والاْنسِ انَّهم كانوا خاسِرینَ» فصلت: 25 كلمه «قدجلت» مبین آن است كه امتهای جن مانند گروه های آدمی از بین رفته اند، نظیر این آیه است آیه «اولِئكَ الذّینَ حَق علیْهم القُول فی اممٍ قَدْخَلَتْ مِن قَبْلهِم من الِجّن و الاْنسِ»‌ احقاف: 18 همچنین است آیه 38 از سوره اعراف .

6- جن ما را می بیند ولی ما آنها را نمی بینیم درباره برحذر داشتن بنی آدم از شیطان و اتباع او آمده است «اِنّه یَریكُم هُوَ و قَبیلِهُ مِن حَیْثُ لاتَرونَهَم» اعراف : 27 او و همجنسانش شما را از جائی می بینند كه شما آنها را نمی بینید و بحكم آیه «فِسَجِدوا اّلا ابلیسَ كانَ من الْجِّنِ فَفَسَقَ عَنْ امرِرَ بِهِ» كهف : 50 ابلیس از جن است و جنس بخصوصی نیست. رجوع به «شیطان» .

7- آنها مانند آدمیان كار می كنند وقدرت كار دارند حضرت سلیمان كه آنها را بامر خدا مسخر كرده بود برای او كار می كردند كاخها، تمثالها، و كاسه های بزرگ می‌ساختند «مِن الجِّن مَن یَعمَلْ بینَ یدیْهِ باِذْنِ ربِّه ... یَعملونَ لَهُ مایَشاءُ من محاریبَ و تمائِیلَ و جِفانٍِ كَالْجوابِ و قدرٍو راسیاتٍ اِعملوُا آل داوُدَ شُكْراً» سباء:12-13 درسوره نمل آیه 17 تا 39 لشكر كشی حضرت سلیمان به مملكت سباء نقل شده و درآنجا هست كه عده ای از جن جزء لشگریان او بودند و عفریتی از جن بوی گفت: من تخت ملكه را پیش از آنكه از جای خود حركت كنی نزد تو می آورم درسوره انبیاء آیه 82 نیز این مطلب آمده است. دراصول كافی ج 1 ص 394 طبع آخوندی بابی تحت عنوان (جن بمحضر ائمه علیهم اسلام می ایند و مسائل دینی خود را می پرسند....) منعقد است و درآن باره هفت حدیث نقل شده از جمله از سدیر صیرفی نقل می كند كه امام باقر درمدینه بمن سفارشهایی فرمود. از مدینه بیرون رفتم، درمیان راه روحا (محلی است چهل یا سی میلی مدینه) بودم كه مردی با لباس خود بمن اشاره كرد، بسوی او برگشتم و خیال كردم كه تشنه است ظرف آب را باو دادم گفت: بآبم نیاز نیست، نامه ای بمن داد كه مركب مهر آن خشك نشده بود، ملاحظه كردم مهر امام باقر بود گفتم: این نامه را كی بتو داد؟ گفت: الان. درنامه دستورهائی بود، چون متوجه آن مرد شدم دیدم كسی نیست، بعد از آن ابوجعفر (به مكه) آمدند به حضرتش عرض كردم فدایت شوم مردی نامه شما را آورد كه مهرش خشك نشده بود فرمود: ای سدیر ما خدمتكارانی از جن داریم چون خواهیم كاری بفوریت انجام پذیرد آنها را می فرستیم.

8- درچند آیه درباره وصف حوریان بهشتی هست «لَمُ یَطْمثِهنَّ اِنس‏ٌ قَبلَهُم و لاجانٌ» رحمن : 56 و 74 حوریان بهشتی را قبل از شوهرانشان نه آدمی دست زده و نه جن، از این آیه می‌توان حدس زد كه تكثیر جن به وسیله مقاربت نرو ماده بوده باشد. درباره شیطان هست «كانُ مِنَ الجِّنِ فَفَسَق عَنْ اَمرِ ربّهِ اَفتَتّخذُ و نَهُ و ذریتَّةِ اولیاءَ مِنْ دوُنی... ما اَشْهَدتُهم خلقَ اسّمواتِ والاْرضِ» كهف: 50 آیه صریح است در اینكه ابلیس ازجن است و همچنین ذریه دارد و خدا در خلقت آسمانها و زمین آنها را حاضر نكرده است، آیا ذریه او بواسطه توالد و تناسل است؟

درپایان سال 1933 میلادی سمیناری از متخصصین این علم منعقد شد. جانسكی دراین سمینار طی بیانیه ای از مشاهدات خود پرده برداشت و متذكر شد كه در ستارگان موجوداتی میباشند كه  قادر بتكلم هستند و انی پیامدهای آسمانی كه با تلسكوبهای بی سیم قابل دریافت هستند انسانرا در شناخت هرچه بیشتر جهان كمك می‌كند... در فوریّه سال 1942 دلائلی بر صحت نظر جانسكی اضافه شد.

زیرا دیده شده است كه یك سلسله پیامدهای فضائی كار جهت یابی راداری را كه در انگلستان بكار گذاشته شده بود متوّقف كرد دانشمندان پس از كوشش فراوان بالاخره دریافتند كه این وقفه در اثر یك سری پیامدهای تلگرافی است كه از یك سو ناشناخته از ما واری افق بوده است (نقل از كتاب قرآن بر فراز اعصار تألیف عبدالرزاق نوفل ترجمه بهرام پور و شكیب).

فعلاً این مطلب را دانشمندان تقریباً مسلّم گرفته اند ولی از نظر قرآن مجید چنانكه در سابق اشاره شد این مطلب مسّلم و حتمی است. نویسنده كتاب فوق عقیده دارد كه جّن برای شیندن چنین اصواتی بآسمان نزدیك می شدند نه برای شنیدن وحی زیرا وحی را جز كسیكه باو وحی میشود كسی نمیشود. و «مَلَاء اَعلی» همانهاست نه مجمع ملائكه. ولی آیات گذشته مخصوصاً «اِنَّهُم عَنٍ الَّسْمع لَمَعزولونَ» با ملاحظه ماقبل و ما بعد آن، خلاف این مطلب را می رساند. و خلاصه آیات گذشته روشن می‌كند كه جنیان میكوشیدند تا آسمان را رصد كنند و اسرار آنرا بدست آورند تا از اسرار خلقت و حوادث آینده مطلع شوند.

جانّ :‌ «لایسْئَل عَن ذَنْبِه اِنْسٌ ولا جاّنٌ» رحمن: 39 جان هفت بار در قرآن آمده است دو دفعه درباره عصای موسی و پنج با در مقابل انسان و انس. در قاموس و اقرب گرید: جاّن اسم جمع جّن است. لذا هر دو یكی اند. غیر هم نیستند زیرا جاّن و انس مقابل هم آمده اند انس یكنوع بیش نیست هكذا جاّن و جّن. فرق همان است كه گفته شده مثلا فرمونده «لَئِنِ اجْتَمَعَتَ الْانْس‎‏‘ و الْجّن‘ » و اشراء: 88 نیز آمده «لَم یَطْمِثْهّنَ اِنسْ قَبلَهَم‘ ولا جاّنٌ» رحمن : 56 علی هذا آنچه در مجمع و كشاف و نهایه وغیره آمده:‍ جاّن پدر جّن است و آنچه راغب گفته : جّان نوعی از جّن ، مدرك صحیحی ندارد.

در باره عصای موس آمده «فَلَمّا رَها تَهْتَّز كَاَنَّها جّان‏ٌ ولّی مَدْبِراً... » نمل: 10- قصص 31 مار سفید و سیاه چشمی است بی آزار اغلب در خانه ها یافت می شود قید (سیفید) را ندارد، صحاح مطلق این تسمیه شاید مخفی بودن آن باشد معنای آیه این است چون آنرا دید مانند مار حركت می‌كند برگشت گریزان.

نا گفته نماند درباره عصای موسی كه در طور هنگام بعثت مبّدل بمار شده یكدفعه حیّة و دو دفعه جاّن نقل شده است مثل «قالَ اَلِقها یا موسی فَالَقْها فَاِذا هَیِ حَیَّتة‎ٌ‌ تَسعْی»

طه: 20 می دانیم كه حیّه، مار معمولی وجاّن بمعنی مار كوچك و یا مار معمولی است.

ولی هنگام نشان دادن معجزه در پیش فرعون ثعبان گفته شده كه بمعنی اژدها ست مثل «فَاَلْقی عَصاه‏‏‏ُ فَاِذا هَیِ ثُعْبان‏ٌ  مُبینٌ» اعراف: 107 شرعراء: 32 این دو چگونه جمع می شود.

بنظر نگارنده: هنگام بعثت مار شدن كافی بود زیرا همین لازم بود كه موسی متوّجه این حقیقت بشود ولی در نزد فرعون برای ارعاب و اتمام حجّت لازم بود كه باژدها مبدل شد مخصوصاً موقع بلعیدن ابزار ساحران.

مجمع البیان و المیزان معتقد است كه موقع بعثت نیز عصا باژدها مبّدل شده و در سوره نمل و شعراء كه جّان نقل شده نظر بحركت آن نه بزرگی جثّه اش. آنجا كه فرمودن «رَأها تَهْتَزّ‏‏ُ  كَاَنَّها جانّ‏‎ٌ‌» عصا در اهتراز بجّان تشبیه شده وگرنه در واقع اژدها بود.

خرید و دانلود آنی فایل

به اشتراک بگذارید

Alternate Text

آیا سوال یا مشکلی دارید؟

از طریق این فرم با ما در تماس باشید