دسته : روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل : word
حجم فایل : 49 KB
تعداد صفحات : 82
بازدیدها : 243
برچسبها : سبکهای ابراز هیجان ابراز هیجان دوسوگرا اجتنابی
مبلغ : 20000 تومان
خرید این فایلفهرست مطالب
مفهوم هیجان
تعریف هیجان
نظریه های هیجان
نظریه جیمز لانگه
انتقاد نظریه جیمز لانگه
نظریه کلنون بارد
جنبه های فیزیولوژیک احساسات و سبک های ابراز هیجان دوسوگرا اجتنابی
الف) نقش هیپوتالاموس و دستگاه کناری در پدیده های سبک های ابراز هیجان
ب) دستگاه کناری و سبک های ابراز هیجان دوسوگرا اجتنابی
ج) نقش کرتکس مخ در انگیزه سبک های ابراز هیجان
د) نقش غدد داخلی و هورمونها بر پدیده های هیجانی
هیجان و برانگیختگی دستگاه عصبی خودمختار
آیا انگیزه های سبک های ابراز هیجان اساس فیزیولوژی متفاوتی دارند
عناصر تجربه هیجانی
ارتباط میان مراحل فیزیولوژی هیجان
طبقه بندی سبک های ابراز هیجان دوسوگرا اجتنابی
ابعاد و طبقات مختلف هیجان
بعد خشم
بعد شادی
بعد اندوه یا غمگینی
بعد پذیرش
بعد تنفر یا نفرت
بعد تعجب یا شگفتی
بعد ترس
اختلالات ابراز هیجان
ارتباط بین انگیزش و هیجان
هیجان و ارتباط غیر کلامی
سابقه موضوع تحقیق:هیجان
تحقیقات انجام گرفته در سالهای اخیر در جهان در رابطه با هیجان و هیجان خواهی
معلولین
معلول کیست و معلولیت چیست
علل معلولیت ها
انواع معلولیتها
خلاصه تحقیقاتی که در زمینه نابینایی در جهان صورت گرفته است
تحقیقی در مورد تظاهرات سبک های ابراز هیجان در یک کودک نابینا
معلولین حرکتی
خلاصه تحقیقاتی که در زمینه معلولیت حرکتی در جهان صورت گرفته است
******************
بخشهایی از متن
گروهی هیجان را تغییرات بدنی عنوان داشته اند. در حالی که گروهی دیگر آن را احساسات ذهن معرفی کرده اند که موجود آدمی کیفیت آن را گزارش می کند. این برداشتهای ناهماهنگ مانع بزرگی در گسترش پژوهشهای مربوط به هیجان پدید می آورد.
بسیاری از مردم هیجان ها را عوامل مثبت یا منفی به شمار می آورند. چنانچه عشق و شادی را هیجانهای خوب و خشم و ترس را هیجانات بدوزشست می شناسد. گر چه این برداشت، در بسیاری از موارد درست است، اما بهتر است که جنبه های مثبت یا منفی هیجانات را بر حسب پیامدهایشان ارزیابی کنیم. یعنی ترس هنگامی یک هیجان خوب و ارزشمند است که انسان را در مقایسه با خطرات احتمالی راهنمایی کند و آمادگی لازم را فراهم آورد. همچنین خوشحالی و شادمانی از رنج دیگران نوعی هیجان منفی انسان می باشد.
به عقیده داروین (1884) بروز هیجان به صورتهای مختلف به خودی خود همیشه سودمند و کارآمد نیست. بلکه جلوه رهایی از رفتارهای سازش پذیر قبلی هستند.
در زبان انگلیسی و فرانسه کلمات هیجان و انگیزه هم ریشه اند و هر دو از اصل لاتین emovere گرفته شده اند، که معنی آن تحریک و تهییج است. هیجان ها را تحریک کنیم و گاه نیز هیجان ما را وادار می سازد، کار می کنیم یا چیزی بگوییم که از عادت ها به دور است.
در سالهای اخیر روشن شده است که ما نمی توانیم فقط با مطالعه بعضی مکانیسمهای بیولوژیکی به وجود هیجانپی ببریم. گر چه مکانیسمهای بیولوژیکی در انگیزش و هیجان نقش مهمی را ایفا می کند. اما تجلی هر انگیزه و هیجان همیشه مربوطه به تعامل عوامل شناختی، آموخته و بیولوژیکی است.
نباید به علت پیچیده بودن هیجانها، در طول سالها، تعاریف گوناگون پیشنهاد شده است. اگر بخواهیم هیجان را از نظر واتسون که یک رفتارگرا است تعریف می توانیم بگوییم : هیجان یک طرح واکنش ارش است که متضمن تغییرات زیادی در مکانیزمهای بدنی به طوری که ؟؟ به طور خاص می باشد.
و یا هیجان کیفیتی است که در تعقیب یک رشته فعالیتهای جسمانی و روانی در ارگانیسم ظاهر می شود. این فعالیتها را می توان به ترتیب زیر بیان نمود :
1- ملاحظه و انتقال محرک از طریق محیط خارج
2- انتقال محرک از طریق اعصاب برنده به هپوتالاموس و کرتکس و سایر مراکز مغزی.
3- ایجاد تغییراتخاص فیزیولوژی و بدنی در مقابل محرک به واسطه فعالیت دستگاه عصبی خود مختار و ترشح نمود.
4- ایجاد حالت خوشایند و بالعکس در ارگانیسم (کیفیت روانی هیجان)
5- ظهور رفتار هیجانی از طریق ؟ ماهیچه ای مانند خندیدن و ترشح غدد داخلی و ...
بدیهی است مراحل فوق به سرعت ظاهر شده و ارتباط مستقیم با محرک و شدت آن دارند. و هیجانات همواره همراه با ایجاد نیرو هستند زیرا ترشح غدد داخلی به خصوص آدرنالین سبب آزاد شدن قند و بالا رفتن قند خون و سوختن آن در بافتها شده و نتیجتاً نیروی قابل ملاحظه ای در دسترس اورگانیسم قرار می دهد.
دیگر اینکه در تعریف هیجان گفته اند که هیجان عبارت است از پاسخ فیزیولوژیکی روانی که ادراک و یادگیری فرد را تحت تأثیر قرار می دهد و هیجان کیفیتی است که به دنبال یک سلسله فعالیتهای جسمانی و روانی در ارگانیسم ظاهر می گردد.
شدت رفتار تا حد زیادی توسط دستگاه عصبی خودمختار کنترل می شود. می دانیم که دستگاه عصبی سمپاتیک بدن را برای فعالیتهای شدید آماده می سازد و دستگاه عصبی پاراسمپاتیک هضم غذا و دیگر فرایندهایی را که هر همراه با آرامش است افزایش می دهد.
آزمونپلی گرافکه به دروغ سنج معروف است در واقع برانگیختگی دستگاه عصبی سمپاتیک را می سنجد و فرض اساسی این است که افراد هنگام دروغ گفتن عصبی می شوند و ناآرامی آنها را این آزمون نشان می دهد.
از طرف دیگر چند نگار یا آزمونهای دروغ یاب (Lie detector test) بر این فرض مبتنی هستند که بین دروغ گفتن و سبک های ابراز هیجان دوسوگرا اجتنابی پیوندی وجود دارد. آزمون دروغ یاب، تنفس و ضربان قلب و فشار خون و پاسخ گالوانیکی پوست را می سنجد. پاسخ گالوانیکی پوست (Skin response galvanic) (GSR) عبارت است از افزایشی در هدایت برقی پوست به هنگام افزایش فعالیت نمودهای عرق. GSR غالباً به عنوان شاخص انگیختگی خودکار و واکنشهای سبک های ابراز هیجان به کار می رود. دروغ یاب ها دروغ را کشف نمی کنند؛ بلکه بر اساس چند واکنش فیزیولوژیکی ناآرامی را شناسایی و کشف می کنند.
دروغ یابها اعتبار ندارند، زیرا بعضی مردم بی تقصیر نیز ممکن است ناآرام به نظر برسند و بعضی دیگر با وجود اینکه مقصر هستند آرام دیده شوند.
...
روانشناسان برای شناخت احساس های انسان، سبک های ابراز هیجان دوسوگرا اجتنابی را به طرق گوناگون طبقه بندی کرده اند. طبق طبقه بندی ایزارد (Izard) در سال 1979-1977 برای بقای و یا نوع، ده هیجان اصلی و مهم تشخیص داده شده است که عبارتند از:
رغبت، برانگیختگی، شادی، پریشانی، دلتنگی، تعجبف خشم، نفرت، خوارشماری یا تحقیر، ترس، شرم و گناه.
هر یک از این سبک های ابراز هیجان دوسوگرا اجتنابی دارای سه جزء ترکیب کننده است: فعالیت عصبی، احساس ذهنی یا غیر عینی و تجلی.
چون این ده هیجان، با یکدیگر تعامل دارند، می توانند مجموعه وسیعی از احساسات ممکن را به وجود آورند و به عنوان پایه و اساس شخصیت عمل کنند و رفتار را برانگیزند.
پلاچیک در یک طبقه بندی مشابه، از هشت هیجان: ترس، خشم، شادی، غمگینی، پذیرش، نفرت، انتظار و شگفتی نام برده است. پلاچیک نیز سبک های ابراز هیجان دوسوگرا اجتنابی را برای بقا امری انطباقی می داند که با داشتن تأثیر متقابل روی یکدیگر احساسات پیچیده تری به وجود می آورند. مثلاً ترس و پذیرش به همراه هم سلطه پذیری، شادی و انتظار، عشق و نفرت و غمگینی پشیمانی را به وجود می آورند. طبق نظریه پلاچیک، این سبک های ابراز هیجان دوسوگرا اجتنابی در شدت و پایداری با هم تفاوت دارند.
...
بی تفاوتی سبک های ابراز هیجان وقتی صورت می گیرد که بیمار بی تفاوتی کاملی نسبت به یک موقعیت نشان می دهد و به گونه ای رفتار می کند که انگار به آن واقعه هیچ اهمیتی نمی دهد.
افراد خیلی افسرده و آنهایی که زیاد گریه می کنند در این طبقه قرار می گیرند و در مواقعی بی اختیاری سبک های ابراز هیجان صورت می گیرد که شخص به دلیل جزئی و بی دلیل شروع به گریه یا خنده و خشم و ... می کند و معمولاً در ضایعات مغزی مشاهده می شود.
در این حالت فرد نسبت به موقعیت، عاطفه ناکافی یا نامناسب نشان می دهد. مثلاً بعضی بیماران افسرده، یا مضطرب، موقع صحبت کردن در مورد مطالب جدی لبخندی بی معنی به لب داشته باشند.
در این حالت فرد نوسان طبیعی سبک های ابراز هیجان را به هنگام دیدن افراد مورد علاقه، احساس نمی کند. گاهی اوقات این حالت با پاسخ واقعیت نیز همراه است و در چنین حالتی خود احساس می کند محیط تغییر بافته است و غریب به نظر می رسد. منبع شخصیت در افراد افسرده، اسکینر و فرنی و گاهی اوقات افراد عادی صورت می گیرد.
...
خرید و دانلود آنی فایل