دسته : زبان و ادبیات فارسی
فرمت فایل : word
حجم فایل : 27 KB
تعداد صفحات : 26
بازدیدها : 298
برچسبها : دانلود مقاله
مبلغ : 3500 تومان
خرید این فایلفهرست و قسمتهایی از متن:
مقدمه 1
شغاد 3
به چاه افتادن رخش 7
چگونگی مرگ شغاد 8ـ7
چگونگی مرگ رستم 13ـ8
برادر كشی در تاریخ 14ـ 13
تراژدی مرگ رستم 20 ـ 15
منابع و مآخذ 21
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
مقدمه :
مرگ رستم در شاهنامه نمی تواند واقعه ای ساده و پیش پا افتاده باشد . فردوسی توجه ویژه ای به این اسطوره دارد و بنابراین امکان ندارد از مرگ او به راحتی بگذرد . مرگ رستم یکی از داستانهای خواندنی و تالم بار شاهنامه است . مرگی که برادر رستم ، شغاد باعث آن است ، یعنی مرگ برادر به دست برادر .
اما شغاد نباید از قتل رستم که قهرمان بزرگ شاهنامه است به راحتی عبور کند . شغاد هم بدست رست می میرد و این داستان پردازی بزرگ را فردوسی به بهترین شکل انجام می دهد. این داستان محصول ایم پیری فردوسی است . او خالق رستم است و چون هر خالقی شاهد به دنیا آمدن و بالندگی مخلوق خویش است ، او با رستم زندگی کرده است؛ در جنگها وی را دعا کرده و در ناکامیهای روزگار با او همدردی کرده است اکنون رستم همچون فردوسی به سنین پیری رسیده است و در انتهای جاده ی زندگی گام بر می دارد و جز این نیست که رستم همچون فردوسی به سنین پیری رسیده است و در انتهای جاده زندگی گام بر می دارد ...
...
در شاهنامه فردوسی هم چندین برادر کشی رخ داده است که اولین آن بین پسران فریدون اتفاق میافتد ، ایرج پسر کوچک او به دست سلم و تور کشته میشود که دلیل آن حرص و آز حکومت و حس حسادت آن دو نسبت به برادر کوچکتر است. دیگر برادر کشی قتل اغریرث خردمند بدست افراسیاب که دلیل آن آزاد سازی ایرانیان از چنگ افراسیاب و به نوعی خیانت به او ( افراسیاب) و آخرین آن در دوران پهلوانی که مرگ رستم بدست شغاد که البته از یک نظر با موارد قبلی تفاوت دارد و آن این است که شغاد هم بلافاصله بدست رستم کشته میشود و همانطوریکه اشاره کردم تنها جایی که انتقامگیری توسط خود فرد انجام گرفته همین جاست.
هدف از ذکر نمونههای بالا آن بود که بگویم تمام انگیزههای قتلها در وجود شغاد جمع شده است که شامل حس حسادت نسبت به رستم (دلایل آن بعداً ذکر میگردد) و حرص و آز نسبت به دنیا و اینکه جا برای او بیشتر باز میشود (زیرا در زیر سایه برادر است) که این موارد برای قتل رستم کافی میباشد و توجیه کننده است (البته از دیدگاه شغاد).
این سوال برای من پیش آمده است که آیا میتوان این داستان را تراژدی نامید؟ آیا میتوان این داستان را برابر با تراژدیهای رستم و سهراب، رستم و افسندیار دانست؟ اگر موضوع مقایسه با این داستانها باشد، خصوصیت تراژدی را ندارد، (تراژدی در معنای غربی آن) زیرا از این نظر تراژدی نبرد بین دو خوب است (خوب خوبان) یعنی دو قهرمان که مورد قبول جامعه هستند، مقابل یکدیگر قرار میگیرند و خبری از ضد قهرمان نیست. اما باید ببینیم که چه تعاریف دیگری از تراژدی و خصوصیات آن شده است.
در فرهنگ دهخدا در ذیل این واژه آمده است:
«واقعه هلاکت و حادثه ایست که آخرش مصیبت سخت است، ماخوذ از «تراگوئیدا» یونانی است و آن اشعار حزن انگیزی است . . . قهرمان داستانهای مذکور از شاخص نامدار و مشهور انتخاب میشوند و حادثه مهمی ابداع میگردد که آن حادثه اعم از اینکه عشقی یا جنگی باشد، غالباً دارای نتایج تأثرانگیز و دردناکی است و صحنههای داستان به نحوی طراحی میشود که انعکاس بدبختیها و رنجهای آن، روح خواننده را به شدت منقلب میسازد.1 »
1 _ فرهنگ دهخدا، جلد پانزدهم
خرید و دانلود آنی فایل