دسته : زبان و ادبیات فارسی
فرمت فایل : word
حجم فایل : 138 KB
تعداد صفحات : 191
بازدیدها : 537
برچسبها : دانلود مقاله
مبلغ : 10000 تومان
خرید این فایلمقاله شعر و سیاست
قسمتهایی از متن:
لیندا سو گرایمز
در موردِ بههمآمیختگی شعر و سیاست، دو نظریهی متفاوت وجود دارد: نظریهی نخست كه تا به امروز سستتر و سطحیتراز نظریهی دیگر بوده است، چنین بیان میشود كه ضمیر ِ هر شخص دارای روحی سیاسیست و چون شعر محملیست شایسته، برای منقولات شخصی؛ پس میتواند عرصهای مناسب باشد برای بیان عقاید سیاسی. توصیههای فلسفی و شاعرانهی «كارولین فورشه ٦» و «آدرین ریچ ٧»، نمونههای خوبیست از نظریهای كه میگوید: «دیدگاه سیاسی یك دیدگاه شخصی است.» دیدگاه دیگری كه آكادمیكتر است و از تفكرات بودایی نیز سرچشمه میگیرد، چنین بیان میكند كه شعر هرگز وسیلهی مناسبی برای انتقال پیامهای سیاسی نیست. «آرچیبالد مك لیش۸» در اثر كلاسیكش با عنوان « Ars Poetica» میگوید: «تمركز ژورنالیسم بر رویدادهاست، ولی شعر با احساس سر و كار دارد. ژورنالیسم تمام همّش را صرفِ نگریستن به جهان میكند، و شعر میكوشد جهان را حس كند.» و با چنین بیانی، آشكارا از نظریهی دوم حمایت میكند.
این بحث تا حدودی بستگی دارد به آن كه در قاموس ِ یك شاعر، اصالت با فرم باشد یا محتوا. آیا یك شعر را تنها بهخاطر مضمونش یا تفكری كه در آن هست؛ شعر مینامیم، و یا به خاطر روشی كه برای بیان ِ تفكرّش برمیگزیند دارای ارزش ِ شعری میدانیم؟ بسیاری از شاعران تمایل دارند تا تعریفِ شعر را تنها به مبحثِ فرم محدود كنند،و كمتر به این امر می پردازند كه چه سوبژه هایی برای عرضه در متن شعر مناسب است.آنها در دفاع ازنظرِخود مباحثی چون ارتقای زبان ِ شعری و رمزگونگی را مطرح میكنند و برخی از این هم فراتر میروند و بیان میدارند كه زبان شعر چنان باید منحصر به فرد باشد كه از زبان معیار مجزا شود. «چارلز برنشتین٩» و شاعران ِ عضو جنبش موسوم بهِ «ز= ب = ا = ن١٠»، آمدند و اندیشهشان را به همین گزارهی اخیر معطوف كردند. ...
اما «ریچ» ادعا میكند كه شاعری همانند یك رمز ناگشوده است كه انگارهها را در مسیری زیر زمینی منتشر میكند. طبق آنچه كه او در كتاب «فریادِ تاركِ دنیا» نوشته است: «شما نمیتوانید بگویید كه آنها (رموز) را در كجا به هم متصل خواهید كرد، آنها در مسیری زیر زمینی، ریشه به ریشه متصل میشوند تا جایی كه تمامی برگهای گیاه از این پیوند، یكدیگر را به آتش بكشند.» گذشته ازمتافورِ مضحكِ ریشه های گیاهِ آتش گرفته، خودِ نظریهی «ریچ» نیزغیر قابل دفاع است، زیرا باید این حقیقت را در نظر داشت كه سرودن شعر – به خصوص از آغاز عصر روشنگری به بعد - شعر را بدل به سطرهایی مرموز و محرمانه و كاملا ً درونی کرده است، و همین امر موجب شد تا اكثر مردم دیگر توجهِ چندانی به شعر و شاعری نكنند و برایشان اهمیت نداشته باشد كه با «شعر برای شعر» روبرو هستند، یا «با یك سامانهی انتقالِ پیام». هیچ كس به خاطر سر در آوردن از سیاست، به سراغ ِ شعر نمیرود: به هر حال این طور نیست كه اگر شما بخواهید پیشبینی كنید كه در سال ٢٠٠٨ چه كسی به عنوان رییسجمهور انتخاب میشود، بروید و شعر بخوانید! حتی اگر بخواهید بدانید كه احساس مردم در بارهی انتخابات ریاست جمهوری در سال ٢٠٠۸ چیست؛ به سختی می توانید از مطالعهی شعر به نتیجهای برسید. اما «ریچ»- وای! دوباره نه!- چنین شعاری را برای خود برمیگزیند:«نان، خون و شاعری: قلمرو شعر»، كه طبق آن ما از سرودن شعر بیمناك هستیم چون: «ممكن است ما (جامعه) را به شكلی احساساتی ترغیب كند به این اندیشه كه: درقبال ِ موضعگیری علیه هر پدیدهای ممكن است وارد مرحلهی سرگشتگی شویم. این حالت ممكن است موجب تضعیف امنیتی بشود كه برای خودمان فراهم نمودهایم و درخاطرمان ریشه بدواند كه فراموش كردن آن چه بر ما میرود، كار عاقلانه تریست.»
...
عشق .. زن .. سیاست
در شعر
نزار قبانی واحمد شاملو
در حوزة ادبیات معاصر شاملو را پرچمدار شعر سپید میدانند. استقلال قالب شعری كه او را از تبعیت قالبهای سنتی دور نمود، توجه به مسائل اجتماعی و سیاسی بهویژه مبارزات سالهای 1332 به بعد، سرودن بعضی قطعات شعری به نام همسر خود ـ آیدا ـ و... او را از دیگر شاعران متمایز میكند. نزار قبانی نیز زبان ویژة خود را دارد. او با نگاه خود به شعر، معشوق و عشق مینگرد، دورهای از زندگی خویش را به سرودن اشعار سیاسی سپری كرد و از پرمخاطبترین شاعران عرب است.
قطعاً عنوان همة ابیات و یا همة موضوعات به كار گرفتهشده توسط این دو شاعر كاری دشوار است و مجالی فراختر میطلبد لكن وجود نقاطی مشترك (در زمینة مباحث سیاسی ـ اجتماعی، شعر، زن و عشق) این فرصت را به دست داد تا نویسنده، دیدگاه آن دو را در موضوعات فوق نشان دهد.
احمد شاملو (1379ـ1304)
«آثار من خود اتوبیوگرافی كاملی است. من به این حقیقت معتقدم كه شعر، برداشتهایی از زندگی نیست؛ بلكه یكسر خود زندگی است.»
شاملو : نخستین مجموعه شعر شاملو در سال 1326 به چاپ رسید كه حاوی شعرهایی كاملاً سنتی، نیمایی یا حتی نوشتههای بدون وزن و قافیه بود كه بعدها به «شعر منثور» یا «شعر سپید» شهرت یافت. این مجموعه بین آثار شاملو، چندان اهمیتی ندارد و خود او بنا بر این نظر نام این مجلد را «آهنگهای فراموششده» گذاشت.
مجموعه «هوای تازه» كه بین سالهای (35ـ1326) سروده شد، زبان و دیدگاه مستقل او را معرفی كرد. شاملو در این مجموعه، از اشعار سنتی رویگردان شد و همچنان كه از نام مجموعه بر میآید، در فضایی جدید شعر سرود. از دیگر مجموعههای شعری وی؛ باغ آینه (1338)، آیدا در آینه (1343)، آیدا درخت و خنجر و خاطره (1344) ققنوس در باران (1345)، مرثیههای خاك (1348)، ابراهیم در آتش (1352) و دشنه در دیس (1356) میباشد.
از نظر قالب شعری، اشعار او دنبالهرو قالب نیمایی است و به نثر بسیار نزدیك است، بهویژه نوشتههای سدههای چهار و پنج هجری قمری و گاه ترجمههای تورات و انجیل را به یاد میآورد.
از نظر محتوا و مفاهیم، تفكرات اجتماعی ـ فلسفی را اغلب از طریق تمثیل و اسطورههای انسانی بیان میكند. با بررسی تعدادی از قطعات شعری او درخواهیم یافت كه آنچه دربارة شعرها و اتوبیوگرافی خود نوشته است، كاملاً بر سرودههای او منطبق است. در اشعار و نمونههای زیر خواهیم دید كه چگونه شاعر سه موضوع (زن، عشق و شعر) را در زمینة اجتماع و سیاست زمان خود به كار میگیرد.1