دسته : زبان و ادبیات فارسی
فرمت فایل : word
حجم فایل : 24 KB
تعداد صفحات : 31
بازدیدها : 310
برچسبها : دانلود مقاله
مبلغ : 4000 تومان
خرید این فایلمقاله ادبیات کودکان و نوجوانان
مطالب اصلی:
مطالعات دانشگاهی
ضرورت پژوهش در حوزه ادبیات کودکان چیست؟
شعر نو برای کودکان و نوجوانان
رابطه بینا فرهنگی و ادبیات کودکان
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: قسمتهایی از متن:
مطالعات دانشگاهی
ادبیات كودك ایران در مقایسه با ادبیات كودك كشورهای دیگر حتی كشورهای در حال توسعه، از فقدان مطالعات دانشكاهی رنج می برد . هنوز از رشته مستقل ادبیات كودك خبری نیست و در اغلب دانشگاه های كشور جز چند واحد در حاشیه برخی از رشته ها چیزی به نام ادبیات كودك وجود ندارد و اگر از یك استثنا در دانشگاه شیراز بگذریم ، میتوانیم ادعا كنیم مطالعات دانشگاهی در حوزه ادبیات كودك وجود ندارد.
قضاوت درباره این وضعیت در ظاهر ساده به نظر می رسد، اما میتوان رد پایی از برخی گرایش ها دید كه چندان ،با دانشگاهی شدن ادبیات كودك و به تبع آن مطالعات دانشگاهی میانهای ندارد و متقدند كه ادبیات كودك امری غریزی است و باید از راه های دیگری در گسترش و تقویت ان كوشید و چه بسا دانشگاه ها به كیفیت ان نینجامد ، امّا از سوی دیگر اغلب با اشاره به تجربه های كشور های دیگر به اهمیت نقش دانشگاه و مطالعات دانشگاهی تاكیید می كنند. برای این افراد شاید نخستین پرسش این باشد كه چرا در ایران مطالعات دانشگاهی در حوزه ادبیات كودك شكل نگرفتهاست وچه موانعی روی این پدیده قرار دارد. ...
....
رابطه دوسویه وقتی پیش میآید و اساساً اهمیت پیدا میكند كه ببینیم فرهنگی مثل فرهنگ ایرانی، چگونه باید در دنیای امروز شركت بكند و حرف خودش را بزند؟ یعنی اینكه بتواند روح قومی خودش را با روح جهانی پیوند بزند یا میراث قومی خودش را با میراث جهانی به اشتراك بگذارد. من اعتقاد دارم كه شما اگر مفهوم بشریت را قبول داشته باشید، به عنوان یك انسان و نه فقط به عنوان یك ایرانی، بنابراین مسئله میراث بشری هم برایتان مطرح میشود. از این دیدگاه، دیگر نمیتوان مدعی شد كه فرهنگ غرب و یا عقلانیت غربی، همیشه میخواسته مسلط بشود و هیچ چیز نمیخواسته از ما یاد بگیرد و شعارش این بوده كه هیچ فرهنگی غیر از فرهنگ غرب، حرفی برای زدن در دنیای امروز ندارد. شما به نكتهای اشاره كردید كه من هم قبولش دارم، ولی فكر میكنم محدودة خودش را دارد و آن هم این است كه اگر ماكالاهای مدرن را بگیریم در دنیای قرن بیستویكم، طبیعتاً فرهنگش هم با آن میآید. این تا حدی درست است. برای اینكه آن جنبه عقل ابزاری اگر مسلط شود، نتیجهاش همین خواهد بود. در حالی كه عقل انتقادی هم همراهش باشد، شما میتوانید كالاها یا این شركتهای چند ملیتی را وارد كشورتان بكنید، مثل هند كه این كار را كرده و بسیار بیشتر از ایران كه این كار را نكرده، فرهنگ خودش را نگه داشته و به هویت قومی خودش نزدیكتر است و كمتر دچار از خود بیگانگی شده. مثلاً در هند، فروشگاه زنجیرهای مك دونالد فعالیت دارد، به عنوان یك شركتی چند ملیتی و میخواهد طرز غذا خوردن را هم به مردم یاد بدهد، ولی این باعث نشده كه هندیها غذای خودشان را فراموش كنند. در چین هم همین اتفاق افتاده. من فكر میكنم اینكه برویم طرف روند جهانی بودن و بتوانیم در بحث ارزشهای متقاطع اخلاقی یا سیاسی شركت داشته باشیم، اینطوری بهتر میتوانیم هویت قومی خودمان را هم حفظ كنیم. به نظر من، هر ملتی از این راه بهتر میتواند از هویتش دفاع كند؛ یعنی در یك بعد جهانی قرار بگیرد تا در یك بعد حاشیهای و بسته كه به فراموشی سپرده میشود. بحث میان فرهنگی هم در چنین شرایطی، به مراتب بهتر میتواند نقش خودش را ایفا كند. چرا؟ برای اینكه مسئلة نهادهای بینالمللی و جهانی است. شما اگر این نهادها را نداشته باشید، آن بحث میان فرهنگی هم لوث میشود. اصلاً میخواهید در چارچوب چه نهادهایی آن گفتوگوی بینالمللی را انجام بدهید؟ بحث میان فرهنگی، آنجا نقش خودش را ایفا میكند كه فردی مثل یویوما، از كلهر بخواهد كه كمانچه بزند و كنسرتی با كمك هم اجرا كنند. اگر قرار باشد كه شما همیشه گوشه خراسان بنشینید با هویت قومی زیبایی كه دارید، این هویت حاشیهای است و اصلاً مردم جهان امروز نمیدانند كه چنین هویتی هم وجود دارد و بنابراین، از بین میرود. آثار تاریخی و بناهای تاریخی هم همینطورند. اگر مثلاً سازمان یونسكو، تلاش نكند برای حفظ میدان نقش جهان، چطور میخواهید آن را حفظ كنید؟ الان اگر بخواهید در حوالی این میدان ساختمانی بسازید، اولین نهادی كه اعتراض میكند، یونسكو است و بعدش میراث فرهنگی. خب، مردم حاشیهای ممكن است اصلاً برایشان مهم نباشد و بگویند ما میخواهیم ساختمانسازی بكنیم یا منافعمان مطرح است. به همین علت است كه رابطه بین میراث قومی و میراث بشری، امروز جزء لاینفك رابطه میان فرهنگهاست.
خرید و دانلود آنی فایل