تحقیق علل افزایش ناهنجاریهای اجتماعی

در این تحقیق هدف، بررسی علل افزایش ناهنجاری های اجتماعی مطالعه موردی روستای ساقی بیک می باشد که در ادامه به بخشهایی از متن مقاله اشاره میشود.

ناهنجاری اجتماعی حالتی است که در آن ارزش ها و هنجارهای جامعه از بین رفته و یا تبدیل به ضد ارزش می شوند. خانواده به عنوان نخستین جامعه کودک پس از تولد است که غالبا کودکان مراحل رشد و شکل گیری شخصیتشان را در این اجتماع می گذرانند، پس خانواده می تواند با جامعه پذیر کردن یا ارائه شکل به صورت معکوس می توانند در وقوع ناهنجاری ها و میزان آن دخالت داشته باشند. غالبا خانواده هایی که دارای جمعیت زیاد، اعتیاد اعضا و ساکن در محیطی نامناسب هستند باعث افزایش انحراف می گردند.

طلاق نیز باعث ایجاد ناهنجاری می گردد چه برای زوجین و چه برای فرزندان، بطوریکه فرزندان طلاق چون محبت را تجربه نمی کنند و از پشتوانه لازم برخوردار نیستند، بیشتر در معرض آسیب قرار می گیرند. همچنین در زوجین سرشکستگی طلاق آنان را به سوی مسائلی چون اعتیاد، سرقت و روسپیگری می کشاند.

رابطه اعتیاد و ناهنجاری را اینگونه می توان بررسی نمود که فرد معتاد بدلیل مخارج زیاد اعتیاد دست به کارهایی چون سرقت، تکدی گری، روسپیگری و... .می زند. معتادان صلاحیت نگهداری فرزندان خود را نیز از دست می دهند و اغلب زندگی آنان را نیز تباه می کنند.

روسپیگران با اعمال ناپسند خود، گذشته از خویش دیگران را نیز آلوده کرده و یقینا کسی که از چنین عمل قبیحی اکراه نداشته باشد و خود را در جهت بهره برداری جنسی در اخیار دیگران قرار دهد و مسائل اخلاقی را براحتی زیر پا نهد مطمئنا عمل به اعمال ناشایست دیگر نیز برای او چندان مشکل و شرم آور نخواهد بود.

نهادهای آموزشی که بعد از خانواده دارای بیشترین نقش در آموزش و تربیت افراد می باشند، گاه خود باعث ایجاد ناهنجاری می گردند. زمانیکه محیط مدرسه به گونه ای است که دانش آموز گاها مرتکب عمل خلافیمی شود، استفاده از معلمان بی تجربه در روستاها، محتوای کتاب ها و عدم هماهنگی درس و بازار کار هر یک به گونه ای ناهنجاری را رقم می زنند.

مذهب و اعتقادات دینی رابطه ای معکوس با ناهنجاری داشته و در جوامعی که اعتقادات مذهبی ضعیف باشد افراد بیشتر دچار انحرافاتی از قبیل سرقت، خشونت، روسپیگری، طلاق و... می شوند.

بنابر این با توجه به توضیحات ارائه شده در مباحث مختلف، می توانیم فرضیه خود را اثبات نموده و افزایش طلاق، جمعیت زیاد خانوارها و فشارهای اقتصادی، نهادهای آموزشی و اعتیاد را در روند افزایش ناهنجاری های اجتماعی مردم روستای ساقی بیک در سال های 84 الی 87 موثر بدانیم.

ناهنجاری

ناهنجاری حالتی است که در آن فرد نبود قانون و قاعده را احساس می کند . این حالت برخاسته از شرایطی در گروه یا جامعه است که در آن ساختار اجتماعی فرو ریخته، فقدان عمومی ارزش های اجتماعی و انحلال هنجارهای فرهنگی دیده می شود.

ناهنجاری به وضعیتی اطلاق می شود که جامعه همبستگی آرمانی خود را از دست داده و افراد فاقد الگوها و هنجارهای تعمیم یافته به اکثریت جامعه باشند. در مفهومی دیگر ناهنجاری به وضعیت آشفته ای در جامعه گفته می شود که هنجارهای اجتماعی از بین رفته و یا در تضاد قرار گرفته باشند، در چنین شرایطی همبستگی و وابستگی فرد و جامعه از بین می رود و ارزش ها و هنجارهای سنتی قدرت و نفوذ خود را در جهت حمایت از افراد از دست می دهند.

با توجه به مفاهیم و تعاریف صورت گرفته از ناهنجاری، امکان ایجاد و وقوع آن در هر جامعه ای وجود دارد اما میزان وقوع ناهنجاری ها در جوامع مختلف متفاوت است. روستای ساقی بیک نیز بعنوان جامعه ای کوچک از این امر مستثنی نبوده و گاه دچار ناهنجاری می گردد که در برخی موارد این ناهنجاری ها باعث بوجود آمدن لطمات و خسارات جبران ناپذیری گردیده است.

از آنجایی که کمک به همنوعان، که در دین مبین اسلام نسبت به آن بسیار تاکید می گردد، وظیفه ی تک تک افراد جامعه است، نگارنده سعی نموده با نگارش این مقاله، خدمتی هرچند ناچیز به زادگاه خویش ارائه نموده تا شاید بدینوسیله بخشی از دین خود را نسبت به موطن خود و اهالی خونگرم آن ادا نماید. لازم به ذکر است به دلیل کوچکی جامعه و آشنایی اهالی با هم، جهت احترام به حقوق همه افراد اسامی بکار رفته در متن مستعار می باشد.

نه تنها در این مقاله که در هر تحقیق و پژوهشی برای شناخت مسائل و مشکلات ابتدا باید علل و یا عوامل آن مسائل را جستجو نمود که از آن تحت عنوان پرسش آغازین یاد می شود. در این تخقیق پرسش آغازین بدین صورت در نظر گرفته شده است: چه علل و یا عواملی باعث ایجاد و افزایش ناهنجاری های اجتماعی در روستای ساقی بیک بین سال های 84 الی 87 گردیده است؟

فهرست مطالب تحقیق

فصل اول کلیات

فصل دوم خانواده

طلاق

اعتیاد

روسپیگری

فصل سوم نهادهای آموزشی

وسائل ارتباطی

مذهب و اعتقادات دینی

فصل چهارم

فقر

سرقت

تکدی گری

فصل پنجم نتیجه گیری